مبانی نظری خودشناسی در مثنوی مولانا

thesis
abstract

بی تردید، شناخت «هویت» آدمی، یعنی «کیستی و چیستی خود»، یکی از دلمشغولی های اصلی اندیشمندان علوم انسانی از گذشته تا کنون بوده است. از این رو، دانشمندان از زاویه ها و چشم اندازهای مختلف علمی و با رویکردهای متفاوت، همواره کوشیده اند تا چارچوبی نظری برای این مسئله ترسیم و تبیین نمایند. در عرفان اسلامی نیز این بحث زیر عنوان «معرفت نفس یا خودشناسی» مجال طرح و بررسی می یابد. «خودشناسی» در رهیافت عرفانی همواره یکی از مهم ترین مباحث و مسائل هر نظام عرفانی تلقی شده و در اغلب طریقت های عرفانی معرفت حق و معرفت نفس قرین و همدوش دانسته شده است به گونه ای که از بین راه های خداشناسی، عارفان نه تنها راه انفسی را برتر از راه آفاقی می دانند بلکه وصول به حق را جز از رهگذر خودشناسی میسر نمی دانند. نوشتار حاضربا رویکرد عرفانی، تبیین مبانی معرفتی مولانا جلال الدین بلخی، عارف برجسته قرن هفتم را در مواجهه با مسئله «هویت شخصی» بر عهده دارد. مولانا در پاسخ به چیستی انسان و دیگر سوالات مطرح شده از این دست، از دو منظر هستی شناسی ـ معرفت شناسی و انسان شناسی عرفانی پاسخ می دهد. از نگاه هستی شناسی مولانا معتقد است انسان ها تا هنگامی که در سطح آگاهی پدیداری به سرمی برند از حقیقت هستی بی خبرند و نیست را هست و هست را نیست می پندارند. تنها با تسلیم به مطلق شدن می توان به حقیقت هستی (مطلق) رسید و براساس همین رهیافت از منظر انسان شناسی به انسان از منظر پیوندش با مطلق می نگرد و آدمی را دارای ماهیتی متعین و متشخص نمی داند. آنچه انسان شناسی عرفانی در باب آدمی می گوید مبتنی بر نوعی تجربه خاص از وجود انسان و نوعی معرفت نسبت به سرشت و حقیقت او در پیوند با امر متعالی است که با تجربه خاصی به نام «تجربه عرفانی» در پیوند است که از راه تجربه عادی مقدور و میسور نیست و تنها از رهگذر شکستن چارچوب آگاهی و شاکله های مفهومی متعارف صورت می پذیرد. به موجب این رهیافت، شناخت حقیقی «خود» تنها از رهگذر «نفی خود» امکان پذیر است؛ حالتی که در آن هم? تمایزات «فاعل شناسا و متعلق شناسایی» از میان برمی خیزد و اراده و آگاهی و عقل انسان در وجودی برتر استحاله می یابد. مولوی این حالت را تنها راه رسیدن به «خودشناسی» و «خداشناسی» محسوب می کند و آن را فنای فی الله می نامد. مولانا برای رسیدن به این ساحت از فقر کامل هیچ نخواستن، هیچ نداشتن و هیچ ندانستن را توصیه می کند و درنهایت به عشق می رسد و این عشق را هم علت فنا و نیستی می داند و هم معلول آن. روش این پژوهش کتابخانه ای و براساس رجوع به منابع اصلی است. و تحلیل اطلاعات و داده های فراهم آمده براساس طرح تحقیق و فصول مختلف آن، پژوهش را به اهداف خود نزدیک کرده است. واژگان کلیدی: عرفانی اسلامی، مولوی، خودشناسی/ معرفت نفس، جان، فنا

similar resources

مبانی نظری شطحیات عرفانی از نگاه مولانا

از مباحث مهم عرفانی، اسرار رازهایی است که در شطحیات و سخنان متناقض نمای عرفای بزرگ مطرح گردیده است. برای دریافت بن مایه‌های پارادوکس‌های هنری در زبان و بیان اهل تصوف، به‌خصوص پارادوکس‌های عرفانی (شطحیات)، باید به دنبال مبانی نظری‌ای بود که بتواند اساس شطحیات عرفانی را تبیین و تفسیر نماید. نگارندگان معتقدند تقابل ساحات وجودی آدمی در نگاه مولانا، اساس پارادوکس‌های عرفانی را تشکیل می‌دهد؛ به همین...

full text

مبانی نظری شطحیات عرفانی از نگاه مولانا

از مباحث مهم عرفانی، اسرار رازهایی است که در شطحیات و سخنان متناقض نمای عرفای بزرگ مطرح گردیده است. برای دریافت بن مایه های پارادوکس های هنری در زبان و بیان اهل تصوف، به خصوص پارادوکس های عرفانی (شطحیات)، باید به دنبال مبانی نظری ای بود که بتواند اساس شطحیات عرفانی را تبیین و تفسیر نماید. نگارندگان معتقدند تقابل ساحات وجودی آدمی در نگاه مولانا، اساس پارادوکس های عرفانی را تشکیل می دهد؛ به همین ...

full text

اعتراض در مثنوی مولانا

شعر اعتراض، به عنوان یکی از زیرمجموعه­های شعر متعهد، از دیرباز در ادبیات فارسی به اشکال مختلف وجود داشته است. آثار اغلب شعرا و نویسندگان برجستۀ ایرانی از گذشته تا امروز ، آیینۀ تمام نمای محیط و روزگار زندگی آنان بوده است. چنان که بسیاری از آنان در تحلیل و تبیین دشواری­های زندگی به مراتب تیز بین­تر و حساس­تر از سایر دانشمندان اجتماعی بوده­اند و نسبت به مسایل و مشکلات جامعه، احساس مسؤولیت می­کرد...

full text

موانع معرفت در مثنوی مولانا

چکیدهفاعل شناسایی که در نظر بسیاری از فیلسوفان نادیده انگاشته شده در نظر مولانا اهمیّت بسیاری دارد. در نگرش او برای دستیابی به گزاره‌های مطابق با واقعیت، باید در کنار بهره‌گیری از علم منطق و روشِ درستِ تحقیق، به تهذیب نفس و خودسازی هم توجه کرد. او عقیده دارد گناه، گذشته از همة خطرات و آسیب‌هایی که برای حیات معنوی و مادی انسان دارد، واقع‌بینی او را هم با تهدیدی جدی روبه‌‌رو می‌سازد و مانع دستیابی ا...

full text

جایگاه کنایه در مثنوی مولانا

کنایه از رایج ترین ابزارهای بلاغی است که در متون ادبی و هنری به خصوص در آثاری که دارای سبک تعلیمی هستند کاربرد فراوان دارد. در مقاله حاضر نگارنده کوشیده است که قلمرو و جایگاه کنایه را در مثنوی مولانا جلال الدین رومی مورد مطالعه قرار داده و نکات در خور توجه در این زمینه را بیان نماید. این مقاله صورت اجمالی از یک طرح پژوهشی است، که شامل تمام کنایات دو دفتر مثنوی همراه با توضیح آنهاست.

full text

مبانی انسان شناختی اخلاق عرفانی مولانا با تاکید بر مثنوی

اخلاق یکی از دغدغه های زندگی بشر بوده و هست. حجم زیادی از کتاب های آسمانی و غیر آسمانی را در بر دارد. از آنجا که در اخلاق با رویکردهای عقلی، عرفانی و نقلی روبرو هستیم و چون به نظر می رسد که اخلاق عرفانی برآمده از عرفان عملی باشد، در رساله حاضر پس از بررسی رابطه اخلاق عرفانی و عرفان عملی روشن می گردد که اگر چه این دو علم اختلاف ماهوی ندارند ولی در تمایز اساسی آنها می توان گفت: که دغدغه اصلی عرفا...

15 صفحه اول

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023